صفحه ها
دسته
توجه
دختر پرستار زیبای مسیحی(5مطلب)
{ یتیم نوازی ممنوع ؟نماز.دعا. آش رشته.غیبت آزاد}
www.qaraati.ir
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 69212
تعداد نوشته ها : 47
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
    منشور آزادی جناب شیر برای اهالی قلمرو جنگلسرانجام اوضاع بوجود آمده در قلمرو جنگل واظهار نظرات گرگوشیروروباه وسگ وشغال جناب شیر را بر آن داشت تا تن به منشور آزادی اهالی قلمرو جنگل بدهد  وبرای این امر مهم اهالی قصر جناب روباه را برای پیش نویس متن این منشور  به جناب شیر معرفی کردند ومنشی روباه هم جناب کفتار گردید وجناب روباه تمام همت خودرا در هرچه بهتر نوشتن آن نهاد وهمه روباه ها وکفتاران وشغال ها وبه بیانی دیگر از دارودسته ها وخانواده های نجیب روباه صفت هم وغم خود رادر هر چه بهتر خدمت کردن به شیر قرار دادند واین نکته مهم بود که مبادا متن طوری باشد که مصالح ومنافع شیر را در خطر اندازد یا خاطر اورا ناراحت کند ولذا با ظرافت خاص خود شروع گردید با ابتدای شروع وبند ها وشرایط مندرج در آن .
بنام جناب شیر که جانها همه تعلق به خاطر مبارک اودارد وسرها در خدمت اومی باشد  
بنام جناب شیر که جانها همه تعلق به خاطر مبارک اودارد وسرها در خدمت اومی باشد ادامه دهنده حیات است وقطع کننده آن در هر زمان ومکان قانون آزادی اهالی قلمرو جنگل جهت رفاه اهالی صادر گردیده ولازم الاجرا می باشد  بند 1-   به تمام اهالی اعلام می دارم من بعدالایام حق دارید به هر صدائی سوصدا کنید وکسی مانع شما نخواهد بود مگر اینکه صداها ناهنجار باشد وخاطر مبارک مارا مشوش نماید یا بیش از حد به قصر نزدیک باشد.   بند 2-  تمامی اهالی قلمرو جنگل روزانه از سهمیه روزانه که از طریق قصر برایشان مقرر نمودهام استفاده کنند ودیگر رنجی نداشته باشند وروزانه یک بار بخورند وبیاشامند وبفاصله معین از سرچشمه آب قرار بگیرند ودر ضمن هرگونه عطسه وسرفه ومتعلقات به آن ولقمه بزرگتر از دهان گرفتن اهالی ممنوع می باشد مگر با تشخیص اهالی قصر که حضور یابند ودر جریان باشد بند3 – اهالی قلمرو جنگل خود وخانواده اشان باید هر روز خودشان را در معرض دیده هایمان قرار دهند وبه ترتیب حضورشان را اعلام نمایند وبعد از عبور از جلو قصر جناب سگ وگرگ از زیر ایوان قصرمان خارج شوند وکمبود های خودرا به جناب سگ بگویند تا ایشان جناب گرگ را در جریان قرار دهد   بند 4- اهالی قلمرو جنگل باید بدانند هر گونه اهدائی که از خارج قلمرو جنگل برایشان می آید از زنگوله  تا پالان وافسار ودیگر متعلقات باید تحویل عوامل قصر گردد تا مبادا دشمنان خارج قلمرو توطئه ای داشته باشند وبعد از باز بینی کامل بدون کم وکسر به صاحبش عودت داده می شود و همچنین هرگونه تردد مشکوکی از مهمان تا مهمانی وتا خروج اهالی از قلمرو جنگل به جاهای دیگر وتخطی ازاین حکم مجازات شدید دارد  بند 5- اهالی قلمرو جنگل از امروز به ترتیب سابقه حضور در جنگل وقدمت خانوادگی باید با کلیه اعضائ خانواده خود به ترتیب بزرگ خانواده کوچکتر ها وکوچکتر ها پشت سرهم به حضور جناب سگ برسند وحکمی مبنی بر تعداد عائله وسن افراد ونوع کاروبار ونوع خدمت وبقیه موارد که جناب سگ توجیه هستند را بگیرند در غیر اینصورت از مزایای قلمرو جنگل حق استفاده نداشته وبا آنها شدید برخورد می گردد   بند 6-  اهالی قلمرو جنگل به هیچ عنوان حق ذخیره سازی علوفه وغذائی را ندارند ما می خواهیم دیگر شما رنج ودغدغه خاطری جز آرامش نداشته باشید   بند 7-   از این به بعد اهالی قصر این زحمت را کشیده وبرای شما ذخیره سازی وآماده می کنند وفقط شما مصرف کننده خواهید بود ودر ضمن این مهم به جناب بز داده شده وشما برای هرگونه کاروومشگل وبیماری بایستی به حضور ایشان برسید وبه خارج از جنگل برای درمان نباید بروید   بند 8- از این به بعد به بچه ها ونوه ها وپیران خودتان بگویید به ترتیب به جناب سگ مراجعه کنند وتحت پوشش  خانه های قصر قرار گیرند وساکن شوند البته خارج از قلمرو جنگل هم اگر خویشانی دارید می توانید پیشنهاد دهید تا آنها هم استفاده کنند مسئولیت این کار وچگونگی آن بر عهده جناب سگ می باشد .  بند 9- اهالی قلمرو جنگل باید توجه کنند هرچه نسل شما زیادتر باشد پایه های قصر قلمرو جنگل محکمتر خواهد شد لذا نگران خرج ومخارج عائله خود نباشید وبه هر روشی نسل خود را زیاد نمائید در صورت نیاز به جناب بز می توانید مراجعه واز تجربه او استفاده نمائید .    بند 10- من بعد الایام به تمام اهالی قلمرو جنگل اعالم میدارم چنانچه کسی مورد تظلم قرار گرفت یا حق وحقوق او توسط کسی ضایع شد در اسرع وقت به حضور جناب سگ بشتابد تا توسط عوامل گرگ بعد از طی مراحل ساده وکوتاه حقوق او بازگردانده می شود در ضمن ما گوش ها وچشم هائی هم در درون قلمرو جنگل داریم که مارا در امور جریان قرار خواهند داد.  بند 11- به اهالی قلمرو جنگل اعلام می دارم به جهت آنکه خاطر مبارک ما آزرده می گردد از این که مشاهده می فرمائیم عدهای از جنگلی ها از مواهب جنگل بهره ها می برند وعده دیگر محروم هستند لذا اعلام می نمایم از این به بعد هر چه میوه وغذای ومواهب زمینی ودرختی درون جنگل یا اهدائی هم جوارهای جنگل ارسال می گرد د بطور تساوی وبه اندازه هرکس به او داده می شود وهرکس اضافه مصرف کند در ماه آینده کمتر به اوداده می شود یا اینکه موظف است آزاد تهیه کند چگونگی این قوانین را جناب سگ موظف است تهیه واعلام دارد .  بند 12- اینجانب جناب شیر بنابر اینکه صلاح اهالی قلمرو جنگل را می خواهم بنا بر این منشور به جنابان گرگ وسگ وروباه ومیمون وکلاغ فرمان می دهم برای رفاه اهالی قوانین مشخص شده را نظارت کنند وعاقلانه ترین تدبیر را بکار بندند تا شما در رفاه کامل قرار گیرید هرکس پای از این منشور فراتر نهد پای اوقطع می گردد زبانش بریده وگوشتش کباب می شود واستخوانهایش در قصر سازی وسر اودر کنار سرهای دیگران در سر سرا قرار خواهد گرفت .
امضائ جناب شیر بتاریخ اول روز علوفه خوران سال اول اعلان سال منشور آزادی اهالی قلمرو جنگل                         
 متن منشور آزادی بعد از تهیه طی مراسم خاص با حضور اهالی قلمرو جنگل در طبق مخصوص قرار گرفتن وجهت خوش شانسی ورفع شیاطین در کنار این منشور یک آهوی زیبای قشنگ قرار گرفت تا بعد خوردن او متن منشور را جناب شیر امضائ فرمایند ابتدا کلاغها قار قار کنان حرکت کردند وخبر رارساندند سپس خانوادهای گرگ ها به سبب سابقه خدمت شروع به حرکت کردند وبعد از آن به علت خوش خدمتی ومورد دوستی با گرگ ها خانواده های روباه ها وروباه صفت ها بحرکت در آمدند از زرافه وخرها وپرندگان به ترتیب هر کدام با هدایا و سپس بعد از همه آنها خانواده های سگ ها حرکت نمودند شرح حال وهوا غیر قابل وصف بود ودر هزراران سال گذشته بی سابقه بود خوشحالی از سروپای اهالی می ریخت وهیچکس در پوست خود نمی گنجید الاغ ها پالان وافسار گسیخته بودند ودر مدح جناب شیر سخنها می راندند کلاغ ها ولاشخوران را نگو که چقدر شادمان بودند بحدی که آسمان جنگل را پوشانده بودند وخورشید را پیدا نبودقور قور قورباغه وهاپ هاپ سگ وزوزه گرگ ها در جنگل طنین افکنده بود  بلخره اهالی به جلو قصر رسیدند سکوت بر جانها سایه افکند ونگاهها به ایوان بالای قصر دوخته شد ناگهان جناب شیر بر مرکب مخصوص خود که بر شانه گرگ ها وسگ ها حمل می شد وارد ایوان قصر شد مرکب مخصوص برزمین گذارده شد وسگ ها عقب عقب خارج شدند سپس گرگ ها به عقب تر رفتند ودرست چند قدم عقب تر از جناب شیر زیرا خدمت دربانی در قصر مخصوص خانواده های گرگ ها می باشد جناب گرگ بزرگ طبق مخصوص منشور آزادی را همراه با آهو مقابل جناب شیر قرار داد وبعد آن زمین ادب را بوسید پوزه بر زمین سائید وسر بر دستها گذاشته وبه رسم خدمت دم تکان داد وبه عقب برگشت جناب شیر سری تکان داد نگاهی به چپ وراست نمود ودهانش را تا بنا گوش باز کرد ه واهالی را از نظر گذرانید ودر یک لحظه همانند برق آسمان سر آهو جدا کرد بطوری که فریاد آفرین آفرین اهالی قلمرو جنگل به هوا بر خاست سپس گوشت آهورا خورد وقلب آنرا در کنار خود قرار دادجناب شیر سری تکان داد گرگ خدمت گذار مخصوص آمد وته مانده های آهورا به کنار گذاشت جناب شیر خمیازه ای کشید ونگاهی دوباره به طبق انداخت منشور آزادی را باز کرد ونگاه تخصصی خودرا بر آن انداخت در این هنگام دل اهالی قلمرو چنان می تپید که صدای قلب خودشان را می شنیدند ونگران بودند مبادا جناب شیر پشیمان  شود یا بندی از بند ها را حذف کند چند دقیقه ای به این منوال گذشت وسکوت هر چه شدید تر می گردید تا اینکه یکباره دست مبارک جناب شیر در هوا حرکتی کرد وبه سمت قلب آهو نشانه گرفت آنرا بر داشت وآنچنان پنجه هایش را بهم فشار داد که اثری از قلب باقی نماند سپس پنجه مبارک خویش را با شدت هر چه تمامتر بر محل مخوص امضائ مبارک بر انتهای متن منشور زند واین بار غریو فریاد اهالی قصر زمین را تکان داد خوشحالی وشادمانی سراسر وجود اهالی را فراگرفت  متن منشور در قطعه مخصوص تراشیده از چوب که نوسط جناب دار کوب تهیه واهدا شده بود قرار گرفت ومدح ها در حضور جناب شیر ایراد شد وبعد از آن با دست مبارک جناب شیر منشور آزادی اهالی قلمرو جنگل در دیوار ورودی دالان عبور اهالی از زیر ایوان  قصر قرار گرفت  زمزمه در بین اهالی اوج گرفت وسخن ها در مدح وستایش جناب شیر فراوان شد از خدمات ارزنده جناب روباه در تهیه متن این منشور از مخارج تهیه آن واز مدتها وساعت ها کار خانواده روباهها سخن ها گفته شد  وبن بند این منشور توسط افراد آگاه برای اهالی بیان می گردید وبه به وچهچهه آنها زیادتر می شد  در کناری هم جناب شیر اهالی جنگل را به نزد خود خوانده بود وبه درد دلشان با دل وجان گوش می کرد در این اثنا خرها وقاطران شکوه ها از زحمات خود واجحاف در حق خود برا ی جناب شیر می گفتند وسر انجام مصاحبت ها در اوج خوشحالی وشادمانی به اتمام رسید اهالی قلمرو جنگل با آسایش خاطر به محل های خود برگشتند جناب شیر هم سوار بر مرکب خود توسط گرگ ها وسگ ها به قصر خود رفت .........ادامه دهم یانه ..................................نویسنده : شریف   

 


دسته ها :
چهارشنبه جهاردهم 12 1387
X